معرفی، خرید و دانلود کتاب طاعون
نویسنده:
مترجم:
ناشر:
آیا زندگی بی معنا و مفهوم است؟ آیا زندگی صرفا لحظاتی برای سپری شدن از سر عادت است؟ یا نه باید خودمان به آن معنا دهیم و نیاز به سرکشی و طغیان دارد؟ درصورتی که علاقهمند هستید که پاسخ این سوالات را دریابید و زندگی را با نگاه جدیدی ببینید خواندن کتاب طاعون آلبر کامو میتواند بسیار جذاب باشد.
خلاصهای از داستان طاعون
خانه›داستان و رمان›داستان و رمان خارجی›کتاب طاعون
معرفی و دانلود کتاب طاعون
(69 رای)
عکس جلد کتاب طاعون
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: حسین دهخدا
ناشر: نشر روزگار
قیمت:
36000 تومان - 6.99€
خرید کتاب الکترونیک
نسخه نمونه رایگان مشخصات
نظرات 44
معرفی کتاب طاعون
کتاب طاعون، یکی از آثار ادبی برجستهی جهان و اثری فلسفی از آلبر کامو، رویدادهای عجیبی را گزارش میدهد که توصیف جامعهای است بیهدف و بیهوده، که هیچ تعادلی ندارد. در این کتاب، کامو ما را به سفری در درون بسیاری از شخصیتهای داستان که در شهر اوران وجود دارند، میبرد و طاعون همان رویداد عجیب شهر اوران است.
با آنکه بیش از نیم سده از انتشار کتاب طاعون میگذرد؛ همچنان اهمیت خود را حفظ کردہ است. ماجرای رمان «طاعون» که راوی آن تقریباً تا پایان کتاب خود را معرفی نمیکند، در شهری به نام «اران» اتفاق میافتد. این کتاب درباره شهری است که سراسر آن را بیماری طاعون فرا میگیرد و نخستین نشانههای آن هجوم موشها به شهر است.
کامو در این رمان به بررسی حالات و روحیات افراد در زمانهای مختلف این دوره پرداخته است. حس همدلی، وحشیگری، عذاب وجدان و.... در یک بلای همگانی. کامو در مورد این رمانش در نامهای به رولان بارت مینویسد که در مقایسه با رمان «بیگانه»، «طاعون» بی گفتوگو است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی؛ اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از «بیگانه» تا «طاعون» راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.
آلبر کامو (Alber Camus) یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. در سال ۱۹۵۷ به خاطر اینکه با صمیمیت روشنبینانهاش مسئلهی وجدان انسان در عصر حاضر را آشکار ساخته است و ارزشآفرینی حائز اهمیتی در ادبیات ایجاد کرده است، جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. او در دانشگاه الجزیره تحصیل کرد و تا پیش از آنکه در سال ۱۹۳۰ گرفتار بیماری سل شود دروازبان تیم فوتبال این دانشگاه بود. آلبر کامو نویسنده، روزنامهنگار و فیلسوف مشهور قرن بیستم است که عقایدش منجر به وجودآمدن فلسفهی هیچانگاری شده است. او در مقاله انسان طاغی اذعان داشته که تمام عمر خود را صرف مقابله با پوچگرایی کرده است و معتقد به آزادیهای فردی است.
در کتاب طاعون (Ia peste) میخوانیم:
رویدادهای عجیب این کتاب از این قرار بود؛ به نظر عموم مردم، شهر به شکل همیشگیاش نیست. کمی از وضع عادی خارج شده، آنطور که در نگاهاول یک شهر معمولی بهنظر میرسد، اما نه بهشکلی که پیش از دورهی حاکمنشین فرانسوی ساحل الجزیره بود. باید گفت که ظاهر شهر، ظاهری زشت است. ظاهری آرام دارد و همین آرامش، درکِ متمایزبودن این شهر با شهرهای تجاری دیگر را مشکل میکند.
اول از همه؛ آبوهوا. برای مثال این شهر، شهریست بدون کبوتر، جاییست که درآن ما نه پرواز پرندهها را میبینیم، و نه ریزش برگهای درختان را. میتوان گفت که این شهر، شهری بدون جاذبه است. تغییر فصلها را در این شهر، در ابریبودن یا صافبودن آسمان نمیبینی. فقط سبدهای گل را در دستهای گلفروشان کم سنوسال و دورهگرد خیابان میبینی. بعد تابستان سوزان این شهر است که مردم را در پناه سایهی اتاقها و در زیر پنجرهها زندانی میکند. وقتی پاییز میرسد، در کوچههای شهر، گل و لای آزاردهنده، مردم را حسابی عصبانی میکند. در بین فصلها، فقط زمستان این شهر قابل تحمل است. اما مردم اینجا چهطور روزگار میگذرانند؟ دوستیها و دشمنیهایشان؟ مرگ و میرشان؟
همین ویژگیهاست که فرهنگ مردم کوچک ما را بههمراه آبوهوای خاصاش بهوجود میآورد. آبوهوایی که در مرگ و زندگیشان، و در خلقوخویشان تأثیر میگذارد. بعضیها را تحریک میکند و به حرکت وا میدارد. بعضیها را هم کسل و لَخت میکند، آنقدر که حوصلهی هیچ کاری را نداشته باشند.
روزها سخت کار میکنند و شبها در کافهها جمع میشوند و تفریح میکنند. البته آدمهایی هم هستند که جور دیگری زندگی میکنند و تفریحشان هم مخصوص خودشان است. هر چه هست در زندگی و رفتارشان تعادلی وجود ندارد. در شهر اوران، مثل باقی شهرها مردم عادت ندارند دربارهی زندگیشان فکر کنند و یا خودشان را دوست داشته باشند. یکی از عجایب این شهر «مُردن» است. مردن به هر وسیلهیی که رایج است در اینجا وجود ندارد.
وقتی بیماری نیست، فکر مرگ هم سراغ آدم نمیآید و این احساس یکنواختی باعث میشود که زیبایی لحظههایی مثل سپیدهی صبح و شب و خیلی از دیدنیهای دیگر در تنبلی و ملال از دست برود. چیزی که کلیت دارد جنبهی بیهدفبودن و بیهودهبودن زندگیست. هر کس هم که از جای دیگری به اینجا بیاید، به زودی با عادتهای مردم کنار میآید و چیزی به نام «هیجان» را به ذهناش راه نمیدهد.
طاعون در شهری از الجزایر به نام اوران رخ میدهد و از زبان یک راوی بیان میشود. اوران که در ابتدای کتاب به عنوان شهری معمولی توصیف شده است زیبایی گذشته خود را از دست داده است. در شهر اتفاقی رخ میدهد، کم کم تعداد موشهای شهر و مرگ و میر آنها افزایش مییابد. پس از مدتی چند نفر از انسانها نیز در اثر ابتلا به یک بیماری کشته میشوند. دکتر ریو (شخصیت اصلی داستان) آنرا بیماری واگیردار معرفی میکند و اندکی بعد دکتر کاستل آنرا طاعون تشخیص میدهد.
پس از مدتی طاعون کل شهر را در بر میگیرد و وضعیت قرنطینه در شهر اعلام میشود. قرنطینه بسیاری از مردم را از عزیزانشان دور میکند. همسر دکتر ریو برای درمان به شهر دیگری میرود و فاصله بین آنها میافتد. در مواجهه با طاعون هرکس به شیوهی خودش عمل میکند پدر پانلو کشیش شهر آنرا عذاب الهی میداند و تحمل درد طاعون را راه حل میداند.
اما دکتر ریو و تارو (مسافری که به اوران آمده ولی در قرنطینه گیر افتاده است) سعی در تلاش برای مقابله با طاعون دارند. رامبر روزنامهنگار هم که برای تهیه گزارش به شهر آمده و حالا زندانی شده برای رسیدن دوباره به معشوقهاش، تلاش بسیاری برای خارج شدن از شهر میکند اما زمانی که میفهمد دکتر ریو نیز از همسرش جدا مانده تصمیم به ماندن و تغییر شرایط میگیرد و به دکتر ریو و تارو میپیوندد.
در اینباره در کتاب میخوانیم: «رامبر گفت که باز هم فکر کرده است و به آنچه معتقد بود باز هم معتقد است اما اگر برود خجالت خواهد کشید. و این خجالت مزاحم عشقی خواهد شد که نسبت به او دارد. اما ریو اندامش را راست کرد و با صدای محکمی گفت که این بی معنی است و ترجیح خوشبختی خجالت ندارد. رامبر گفت: بلی، اما وقتی که آدم تنها خودش خوشبخت باشد خجالت دارد.» در ادامه پدر پانلو هم به جمع آنها برای مقابله با طاعون میپیوندد.
آلبر کامو؛ اولین آفریقایی برنده نوبل ادبیات
آلبر کامو Albert Camus نویسنده و روزنامهنگار زاده الجزایر است که به عنوان اولین آفریقایی که موفق به دریافت جایزه نوبل شده است، شناخته میشود. کامو به دلیل آثار مهمی که به مشکلات وجدان بشر امروزی میپردازد برنده این جایزه شد.
کامو دوران کودکی خود را در محلهای فقیر نشین در الجزایر گذراند تا اینکه در دانشگاه الجزیره به تحصیل فلسفه پرداخت و از بنیانگذاران سبک پوچگرایی و اگزیستانیالیسم است. در کتابهای اولیه خود پوچی و بی هدفی زندگی را مورد نقد قرار میدهد و در مقاله «افسانه سیزیف» برای نخستین بار واژه ابزورد را به کار میبرد و پوچی زندگی انسان را مطرح میکند. این مقاله بعدها بر آثار بسیاری از نویسندگان تاثیر گذاشت و سبکی در تئاتر به نام «تئاتر پوچی» را به وجود آورد.
کامو همواره اندیشههای سیاسی خود را مطرح میکرد و ابتدا در کنار «رومن رولان» به جنبش ضد فاشیست «آمستردام پله یل» پیوست. او دوستی صمیمی با «سارتر» نویسنده کمونیست فرانسوی داشت اما بعد از مدتی دوستی این دو نویسنده بزرگ به دلیل انتقادات شدیدی که کامو نسبت به کمونیسم و تفکرات حاصل از آن داشت تیره و تار شد. کامو در کتاب «انسان طاغی» مخالفت خود را با شوروی به طور کامل مطرح کرد و تمام دوستان نزدیک خود را از دست داد.
کامو و «نیچه» (فیلسوف آلمانی) انتقادات زیادی به دنیای امروز و زندگی بشر داشتند و آنرا بر علیه انسانیت میدانستند و هر دو آنها سعی در آگاه کردن انسانها برای رسیدن به آزادی و طغیان در برابر بیدادگری امروزی داشتند. نکته جالب در زندگی کامو فوتبال است او که در دوران دانشگاه دروازهبان تیم «راسینگ» دانشگاه الجزیره بود به دلیل بیماری سل خیلی زود مجبور به خداحافظی از فوتبال شد هرچند که همیشه طرفدار فوتبال باقی ماند.
کامو در رابطه با فوتبال و دروازهبانی با طنزی زیبا اینگونه میگوید :« خیلی زود یاد گرفتم که توپ هیچگاه از طرفی که فکر میکنید نمیآید و این درس، در زندگیام – به خصوص در پاریس که هیچکس با دیگری رو راست نیست – خیلی به دردم خورد.» از کتابهای دیگر آلبر کامو میتوان به رمان برجسته «بیگانه» اشاره کرد که در سال 1942 منتشر شد. «سقوط» و «کالیگولا» از دیگر آثار برجسته کامو هستند. دو کتاب «مرگ خوش» و «آدم اول» نیز پس از مرگ کامو منتشر شدند که رمان «آدم اول» به صورت نیمه تمام عرضه شد. او دو سال پس از کسب جایزه نوبل در حالی که مشغول نوشتن رمان آخر خود بود در سانحهای رانندگی در گذشت.
طاعون؛ راهی برای همبستگی
رمان «طاعون» با نام اصلی «The Plague» توسط آلبر کامو در سال 1947 نوشته شده است. طاعون پس از «سه گانه پوچی» کامو، یعنی کتابهای «بیگانه»، «کالیگولا» و «افسانه سیزیف» که هر سه در مورد پوچی زندگی و بی معنایی زندگی انسانها بودند نوشته شد.
در واقع با نوشتن کتاب طاعون، کامو سعی در مطرح کردن مفهوم جدید هستی گرایی یا همان اگزیستانسیالیم داشت، که در آن انسان خودش و به تنهایی باید به زندگیش معنا ببخشد. از نظر کامو این انسان است که میتواند به پوچی و هیچ بودن زندگی خود پایان دهد. او حتی در طاعون مفهوم طغیان را گسترش میدهد و برای معنی دادن به زندگی، طغیان و تلاش دسته جمعی انسانها و مشارکت آنها را برای جلوگیری از تبدیل زندگی به عادت و پوچی را پیشنهاد میکند همانطور که برای مقابله با طاعون نیاز به همراهی و همبستگی کل مردم شهر بود. نویسنده در رابطه با طاعون و تفاوتش بیگانه در نامهای به «رولان پارت» مینویسد: «در مقایسه با رمان بیگانه، طاعون بی گفتگو گذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.»
تفاوت دیگر تلاش و عصیان شخصیتهای «طاعون» در مقایسه با «بیگانه» این است که تلاشهای شخصیتهای طاعون بی سر انجام و هدف نیست. شخصیتها پس از اینکه رفته رفته از خودخواهی دست کشیدند و برای نجات خود تلاش کردند به این نتیجه رسیدند که برای نجات نیاز به همبستگی و تلاش دستهجمعی دارند. در نهایت آنها به سمت یک حرکت اجتماعی برای بهبود اوضاع رفتند.
ترجمههای فارسی کتاب طاعون
آلبر کامو یکی از مشهورترین نویسندگان بین مخاطبان ایرانی است. به همین دلیل آثار او دارای ترجمههای متنوعی است که توسط انتشارات مختلف به چاپ رسیدهاند. مشهورترین ترجمه طاعون متعلق به «رضا سید حسینی» است که توسط نشر «نیلوفر» منتشر شده. حسین دهخدا نیز کتاب را برای نشر روزگار به فارسی برگرداننده است. کتاب حاضر با ترجمه «حسین دهخدا» پیش روی شماست. «علی صدوقی» اولین مترجمی بود که در سال 1340 کتاب را به فارسی برگرداند. «پرویز شهدی»، «اقدس یغمایی» و «حسین کاظمی یزدی» از دیگر مترجمین کتاب هستند. خوشبختانه، کتاب دارای ترجمههای بسیار خوبی است و با خواندن هرکدام از ترجمهها میتوانید با دنیای کتاب و طاعون زدگان آشنا شوید. کتاب طاعون اثر آلبرکامو را نباید با کتاب طاعون زدگان اثر کلم مارتینی اشتباه گرفت. شما میتوانید برای دانلود کتاب طاعون و مطالعهی آن از همین صفحهی فیدیبو اقدام کنید.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم
«آنچه ضرورت داشت شناختن صریح آن چیزی بود که باید شناخت. به دور ریختن سایههای بیهوده و اتخاذ تدابیر بود. آنگاه طاعون متوقف میشد. زیرا مردم تصوری از طاعون نداشتند یا تصور نادرست داشتند.»
«سوال من این است:«چرا خود شما اینهمه فداکاری به خرج میدهید در حالی که به خدا ایمان ندارید.» ریو بیآنکه از تاریکی خارج شود گفت که به این سوال قبلا جواب داده است و اگر به خدای قادر مطلق معتقد بود از درمان مردم دست بر میداشت و این کار را به خدا وا میداشت.»
«شر و بدی در دنیا وجود دارد پیوسته از نادانی میزاید و حسن نیت نیز اگر از روی اطلاع نباشد ممکن است به اندازه شرارت تولید خسارت کند. مردم بیشتر خوبند تا بد و در حقیقت، مسئله این نیست. بلکه آنها کم یا زیاد نادانند و همین است که فضیلت یا ننگ شمرده میشود. نومیدکنندهترین ننگها، ننگ آن نادانی است که گمان میکند همه چیز را میداند و در نتیجه به خودش اجازه آدم کشی میدهد: روح قاتل کور است و هرگز نیکی حقیقی یا عشق زیبا بدون روشن بینی کافی وجود ندارد.»
«اما انسان همینکه عادت کرد، روزگارش بیدردسر میگذرد.»
«روشن است که شما قادرید در راه یک اندیشه بمیرید. و من از آدمهایی که در راه اندیشه میمیرند خسته شدهام. من به قهرمانی عقیده ندارم. میدانم که آسان است. به این نتیجه رسیدهام که کشنده است. آنچه برای من جالب است این است که انسان زندگی کند و از آن چیزی که دوست دارد بمیرد.»
«گمان میکنم که من قهرمانی و تقدس را زیاد نمیپسندم. آنچه برایم جالب است انسان بودن است.»
دستهها:
شناسنامه
فرمت محتوا
حجم
تعداد صفحات
زمان تقریبی مطالعه
نویسنده
مترجم
ناشر
زبان
عنوان انگلیسی
تاریخ انتشار
قیمت ارزی
قیمت چاپی
مطالعه و دانلود فایل
نقد و امتیاز من
منبع:
https://fa-file.ir/product/49/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B7%D8%A7%D8%B9%D9%88%D9%86-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%7C-PDF-%7C